سه ماهگی گل دختر
روز ۱۳ اردیبهشت سه ماهه شدی کوچولوی خونه ما....چه زود گذشت مثل برق مثل بااااد اینروزاااا هی داری بیشتر و بیشتر توی دل ما خودت و جا میکنی...دلبری میکنی تا نگاهت میکنم میخندی و ریسه میری....من هرار هزار بار واست میمیرم و زنده میشم. دیگه چی بگم از خوبی های تو نازنین..؟؟؟ شبا خیلی اذیتم نمیکنی.. بادگلوت و همچین مشتی میزنی یه ذره بغلی شدی و عشق بغل داری.... هنوز دستات مشت هستن و هر کاری میکنم باز میکنی و دوباره میبندی... همش دستت و میخوری و یه ملچ ملوچی راه میندازی که نگوووووووووو دیگه نمیدونم چی بگم از سه ماهگیت... فقط میدونم که من فقط ۳ ماه دیگه فرصت دارم شب و روز کنارت باشم...دیگه کم کم داره مرخصی زایمانم تموم میشه و دوریمون ت...